قدس آنلاین: اسناد مشروعیت به پا کردن سوگواری برای مردگان به خصوص برای بزرگان دین همان گونه که در منابع حدیثی شیعه به وفور وجود دارد، در منابع حدیثی اهل تسنن نیز وجود دارد که در ادامه به نمونهای از آنها میپردازیم. مسلم در صحیحش (یکی از معتبرترین کتابهای حدیث اهل تسنن) از ابوهریره نقل کرده که گفت: «زَارَ النَّبِیُّ(ص) قَبْرَ أُمِّهِ فَبَکَی وَأَبْکَی مَنْ حَوْلَهُ...» یعنی پیامبر قبر مادرش آمنه را زیارت کرد و هم خود گریست و هم افرادی که در کنارش بودند را گریاند.
این حدیث صحیح افزون بر اینکه مشروعیت گریه بر مردگان را اثبات میکند مشروعیت گریاندن دیگران در عزاداریها را نیز اثبات میکند، زیرا در این حدیث هم تعبیر «بکی» هست که به معنی گریه کردن است و هم تعبیر «ابکی» هست که به معنی گریاندن دیگران است. پس مشروعیت به پا کردن سوگواری برای گذشتگان به خوبی از این حدیث صحیح قابل استنباط است. باید توجه داشت که واقعه سوگواری پیامبر(ص) برای آمنه بیش از نیم قرن پس از وفات آمنه است؛ زیرا پیامبر در سن 6 سالگی مادرش را از دست داد، حال آنکه بر اساس مفاد برخی روایتها، این واقعه در سال فتح مکه یا در سال حجهالوداع رخ داده است. یعنی حداقل 55 سال پس از وفات آمنه رخ داده است. این نشان میدهد که مشروعیت به پا کردن سوگواری برای گذشتگان مقید به زمان خاصی نیست و اینچنین نیست که زمان مشروعیتش محدود به سه روز اول یا محدود به مراسم هفت یا چله اول باشد.
واقعه به پا کردن عزاداری پیامبر(ص) برای مادرش آمنه، به شکل مختصری که در صحیح مسلم آمده در بسیاری از کتابهای معتبر دیگر اهل تسنن نیز آمده، ولی در برخی کتابها این واقعه با تفصیل بیشتری نیز روایت شده که جزئیات بیشتری را از این واقعه نشان میدهد. مثلاً حاکم نیشابوری در مستدرکش و ابن ابیحاتم در تفسیرش این حدیث را از ابنمسعود مفصلتر نقل میکنند. (حاکم در ادامه حدیث و ابنابی حاتم در ابتدای تفسیرش صحت حدیث را تأیید میکنند. روایت حاکم این است که: پیامبر(ص) به سوی قبرستان خارج شد و در بین قبرها نظر میکرد. ما نیز با او خارج شدیم، او به ما فرمان داد که بنشینیم و ما آنجا نشستیم. سپس خودش بین قبرها قدم میزد تا اینکه به قبری رسید، او با صاحب قبر به صورت طولانی نجوا کرد. سپس ناله پیامبر(ص) بلند شد و با صدای بلند گریه کرد. ما نیز با گریه او گریستیم، سپس پیامبر(ص) به طرف ما آمد و عمر با او ملاقات کرد و به او گفت: ای رسول خدا(ص) چه چیز شما را گریاند؟ ما نیز گریستیم و نگران شدیم. پیامبر نشست و گفت: قبری که شما دیدید من با او نجوا میکردم قبر مادرم آمنه بود... سپس پس از بیان نکاتی در آخر حدیث میگوید: دلسوزی که فرزند از مادرش میگیرد مرا نیز گرفت و موجب گریه من شد.
از این حدیث نیز نکاتی قابل استنباط است. پیامبر(ص) فرمان میدهد که اصحاب کنار قبور بنشینند (فأمرنا فجلسنا) و سپس آنان را با گریه و ناله خود به گریه میاندازد (فبکینا لبکائه) تا رسماً یک مجلس عزاداری جمعی به پا کرده باشد. دیگر اینکه پیامبر(ص) مدت طولانی با صاحب قبر نجوا میکند تا برای مردم روشن شود که مردگان نیز میفهمند و میشنوند. دیگر اینکه پیامبر(ص) در این واقعه، پس از نیم قرن با ناله و صدای بلند گریه کرد (ارتفع نحیب رسولالله) و سبب گریه را دلسوزی به مادر قرار داد (فذلک الذی أبکانی) تا روشن سازد در هر زمان انسان از روی دلسوزی برای گذشتگان با صدای بلند بگرید این عزاداری مشروع است حتی اگر سالها از واقعه مرگ گذشته باشد.
نظر شما